«من زمانی در شرکتی بسیار مشهور کار می کردم. این شرکت درآمد زیادی هم داشت. این شرکت طبقه دوم و سوم ساختمان چندطبقه ای را اجاره کرده بود.
عقب این ساختمان راه پله ای بود که طبقه دوم و سوم را به هم وصل می کرد. راه ورود به طبقه سوم به این صورت بود که باید به طبقه دوم می رفتیم و از پله های پشت ساختمان به طبقه سوم راه پیدا می کردیم. در واقع راه اصلی ورود به طبقه سوم را بسته بودند.
هرکسی هم که آنجا میآمد می گفتند اینجا خالی است. فقط کسانی که در این شرکت کار میکردند میدانستند در طبقه سوم چه خبر است. دفاتر واقعی این شرکت در طبقه سوم بود و دفاتر قانونی در طبقه دوم. جالب این بود که بالای در ورودی این طبقه یک آژیر قرمز رنگ مثل آژیری که روی ماشین های پلیس وجود دارد تعبیه شده بود…»
فرارو- بیشتر کسانی که وارد شیرینی فروشی می شوند از فروشند می پرسند فلان شیرینی تازه است یا نه؟ کسی که این را می پرسد بیشتر دوست دارد از فروشنده حقیقت را بشنود. اما اگر بدانید فروشنده در استخدام کسی است که او را مجبور میکند همه شیرینی ها را بفروشد چطور آیا باز هم دوست دارید از او حقیقت را بشنوید؟ اگر فروشنده آن قنادی آدم منصفی باشد ممکن است وقتی انگشتتان را به سوی ویترین شیرینی خامه ای می گیرید و سوال می پرسید آهسته به دور از چشم صاحبکار خود به علامت منفی سر تکان دهد و بگوید نه. انصافا برای آدمهای اخلاق مدار این شغل سخت است. هم باید جنسشان را بفروشند و هم دروغ نگویند. اما دردسر شغلی که در ادامه به آن میپردازیم بیشتر از این حرفهاست. حسابداری از آن شغلهایی است که موقع انتخاب رشته پدر و مادرها به فرزندانشان توصیه میکنند. ما با یک حسابدار به گفت و گو نشسته ایم. او از شغل خود بیزار است چون میگوید باید کارهایی را در آن انجام بدهد که دوست ندارد. به گفته او حسابدارها باید نقش بازی کنند، دروغ بگویند و مالیات را لاپوشانی کنند.
در هفته جاری فرارو با مهدی پازوکی، اقتصاددان و استاد دانشگاه در ارتباط با موضوع بودجه به گفت و گو نشسته بود. او در گفت وگوی خود از این موضوع ناراضی بود که درآمد مالیاتی در بودجه ۹۷ آنطور که باید نیست. او میگفت درآمد مالیاتی فقط از ۴۰ درصد اقتصاد کشور است و ۴۰ درصد دست به فرار مالیاتی میزنند. میگفت بزرگترین مفسدان اقتصادی کشور مالیات گریزان هستند.
موضوع گفت و گوی ما با این کارشناس ارشد حسابداری نیز در زمینه فرار مالیاتی است. این حسابدار معتقد است که میزان فرار مالیاتی بیشتر از ۴۰ درصد است. او به فرارو میگوید: در دور و برم پر از فرار مالیاتی است. چه در شرکت های ثبتی و چه در شرکتهایی که به صورت ثبتشده فعالیت نمیکنند. می گوید دولت رقم فرار مالیاتی را بر اساس میزان درآمد مالیاتی که باید دریافت کند اما به دست نمی آورد حساب می کند. اینگونه نیست که تک تک اصناف را بررسی کند و مثلا میزان فرار مالیاتی در صنف مرتبط با لباس را اعلام کند. در زمینه مالیات بانک اطلاعاتی جامعی وجود ندارد.
این حسابدار ادامه میدهد: هم کسانی را میبینم که به صورت آزاد و هم کسانی را می بینم که به صورت ثبت نشده فعالیت میکنند. دفتر قانونی وجود ندارد و مالیات دهنده باید با ممیز مالیاتی بر سر یک رقم به توافق برسد. این توافق قانونی است اما نکتهاش اینجاست که اطلاعات شفافی در ارتباط با فعالیت فرد وجود ندارد. اگر به سوپر مارکت نزدیک خانهتان بروید میبینید که حسابدار ندارد در حالی که در کشورهای توسعه یافته یک سوپرمارکت ساده هم حسابدار دارد. اما در ایران اطلاعات مربوط به درآمد در جایی ثبت نمیشود. ممیز مالیاتی آخر سال برگهای برای صاحب سوپر مارکت می فرستد و چیزی که در آن برگه اعلام شده عرفی است که در آن صنف وجود دارد. مثلا ممکن است سود یک سوپر مارکت در خیابان جردن تهران ۳۰ میلیون تومان باشد. صاحب فروشگاه باید از این مقدار ۲۵ درصد آن یعنی ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان را به عنوان مالیات پرداخت کند. او با ممیز مالیات وارد چانه زنی میشود تا این رقم را کاهش دهد. مثلا به او میگوید شغلش دو ماه تعطیل بوده یا آنکه هزینه اجاره فروشگاهش نسبت به فروشگاههای دیگر بیشتر است. بعد از این چک و چانه آنها با هم به یک توافق میرسند.
این حسابدار می گوید: کار واقعی حسابداری هم در دفترهای واقعی است. آنچه که در دفتر قانونی اتفاق میافتد حسابداری نیست حسابسازی است. او ادامه می دهد: شرکتی را می شناسم که همه مردم ایران آن را میشناسند و محصولش را مصرف میکنند. در سال ۸۸ یا ۸۹ مالیات این شرکت ۳۲ میلیون تومان اعلام شد. با این رقم مالیات یعنی سود اعلام شده آن ۱۲۸ میلیون تومان است. اما اصلا امکان ندارد آن شرکت معروف با آن حجم از سرمایهگذاری، فعالیت و اسم و رسمی که دارد سودش کمتر از ۱۳۰ میلیون تومان باشد. من شکی ندارم که سود واقعی این شرکت بالای دو یا سه میلیارد تومان است.
نرم افزار حسابداری باتیز ، نرم افزاری است که دارای کدینگ حسابداری 6 سطحی می باشد.
وقتی از او میپرسیم «ممیزها این را میدانند یا نه؟» میگوید: دو دفتره بودن شرکتها را هم ممیزهای مالیاتی میدانند و هم حسابدارها. حسابدارها پیه این کار را به تن خود مالیدهاند. آنها اصطلاحی بین خود دارند و میگویند: ما حسابدار نیستیم، ما مالهکشیم و باید رد دزدی، یا اگر نخواهیم اسمش را دزدی بگذاری، فرار مالیاتی بقیه را صاف کنیم. حسابدار این را میداند که باید با این سیستم که جلوی ممیز دروغ بگوید، فیلم بازی کند و مالیات واقعی را لاپوشانی کند، کار کند.
:: برچسبها:
حسابداری-نرم افزار حسابداری- حسابداران- حسابداری بازرگانی-حسابداری عملیاتی ,
:: بازدید از این مطلب : 75
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0